ند که با فرزندان نوجوان خود شکافی عمیق داشته و رابطه ی مطلوب گذشته آن ها خدشه دار شده است . به این مفهوم « شکاف نسل » می گویند . شکاف نسل یعنی اختلاف عمیق میان ارزش ها و نگرش های دو نسل مختلف.
بدیهی است که نوجوان و والدین میانسال ، ارزش های مشابهی ندارند . البته تفاوت های میان دو نظام ارزشی ، تا حدود زیادی به سن آن ها مربوط می شود . طبیعی است که یک نوجوان بیشتر به آینده خود فکر کند ، در حالی که والدین میانسال ، درگیر حل و فصل مشکلات جاری و ملموس تر زندگی هستند .
نوجوانان ، آینده ای آرمانی را تجسم می کنند ، در حالی که والدین با مشکلات واقعی دست به گریبانند .
شکاف نسل ، گاهی ممکن است ذهنیت هر دو نسل را تحت تاثیر قرار دهد ، مثلا به علت تحولات چشمگیر فرهنگی ، اجتماعی و صنعتی نوجوانان امروزی آزادی خواه ترند و برای حقوق فردی و اجتماعی ، از جمله نقش زن و اقلیت های نژادی ارزش بیشتری قایلند . بدین ترتیب ، می توان تفاوت میان افکار ونگرش های والدین و فرزندان نوجوان را به عنوان پدیده ای کم وبیش طبیعی و اجتناب ناپذیر پذیرفت.
به ظاهر متفاوت ، در باطن شبیه به هم
البته در بسیاری جهات نوجوانان و والدین آنان شبیه به هم می اندیشند . برخی از تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از نوجوانان در مورد رشته تحصیلی و انتخاب شغل از والدین تاثیر می پذیرند ، در حالی که در مورد طرز پوشش ، نوع سرگرمی های اجتماعی و زبان محاوره ای عمدتا از همسالان تبعیت می کنند.
با وجودی که گهگاه در مورد همین مسایل سلیقه ای ، و به ظاهر پیش پاافتاده ، اختلاف میان آن ها بالا می گیرد ، ولی در مورد مسایل عمده تر زندگی ، میان آن ها شباهت فکری و ارزشی بیشتری وجود دارد.
در برخی پژوهش ها گفته می شود که اکثر نوجوانان مایل نیستند وقت خودرا در کنار والدین سپری کنند و تمایل شدیدی به معاشرت با همسالان خود دارند . به همین دلیل آن ها به تدریج از والدین خود فاصله می گیرند و برای آن ها ارزش و احترام لازم را قایل نیستند.
یافته های اخیر نشان می دهد که این نوع طرز تلقی ، تا حدودی غیر منصفانه و حتی غیر منطقی است ؛ چرا که برخلاف باور بعضی از مردم ، بسیاری از نوجوانان به والدین خود دلبستگی عمیقی دارند. بدین ترتیب ، می توان گفت که در مورد تاثیر شکاف نسل بررفتار خانواده مبالغه شده است . در بسیاری از موارد رفتارهای یک نوجوان می تواند نشانه ای از نیاز او به استقلال بیشتر تلقی شود.
از آنجا که یکی از اهداف عمده هر نوجوان کسب استقلال است ، پاره ای از رفتارهای خاص او را ، که به تعبیر اطرافیان نوعی عصیان یا اختلاف سلیقه تلقی می شود ، می توان نشانه ای از عملکرد طبیعی او برای رسیدن به خود مختاری قلمداد کرد.

پسران نوجوانی که در روابط خانوادگی ابراز وجود بیشتری می کنند ، با والدین خود نیز بحث و جدل بیشتری دارند . میزان تعارض میان دختران نوجوان و مادران نیز در آستانه ی بلوغ ، افزایش می یابد . با وجودی که جر و بحث های خانوادگی درباره ی مسایلی نظیر سرپیچی از مقررات ، بی اعتنایی به تکالیف درسی وکارهای روزمره در بسیاری از خانواده ها پدیده ای عادی است ، ولی ماهیت این تعارض ها چندان عمیق نیست.
به کجا خواهد رسید ؟
در مورد اختلاف بین والدین و فرزندان نوجوان ، ممکن است این سئوال مطرح شود که سرانجام تعارض های موجود به کجا می انجامند ؟ آیا بالاخره این مشکلات حل و فصل می شوند یا مدت ها تداوم خواهد داشت ؟
برخی معتقدند که پسران نوجوان به تدریج بر مادران خود تسلط بیشتری پیدا می کنند ، ولی غالبا میزان نفوذ پدرخانواده ، آن قدرها ، تغییر نمی کند. تردیدی نیست با افزایش سن و نیاز نوجوان به استقلال بیشتر ، والدین به فرزندان نوجوان خود آزادی بیشتری اعطا می کنند . این روند آنقدر ادامه می یابد ، تا آن ها نیز در محیط خانواده از حقوقی کم وبیش یکسان بهره مند شوند . بدین ترتیب ، می توان گفت که کشمش میان والدین ونوجوانان ، به منزله ی خدشه دار شدن رابطه ی عاطفی یا جدایی بین آنان نیست ، بلکه تا حدودی لازمه ی تحول و کسب استقلال است .
وقتی نوجوانان استقلال بیشتری کسب می کنند ، طبیعتا با انتظارات بیشتری نیز مواجه می شوند . از آنجا که بسیاری از نوجوانان بر خلاف کودکان ، والدین خود را افرادی بی نقص نمی بینند ، در اتخاذ تصمیم های زندگی کمتر به آنان متکی هستند و باید شخصا برای زندگی خود تصمیم های مناسبی اتخاذ کنند کوتاه سخن آن که ، در دوران نوجوانی پیوند میان والدین و نوجوان از بین نمی رود ، بلکه شکل تازهای پیدا می کند .
توصیه به والدین !
در خاتمه یاد آور می شویم که اگر والدین ، مقررات مورد نظر خود را همراه با استدلال های منطقی با نوجوانان در میان بگذارند ، درباره ی انتظارات و خواسته های خود توضیح های قانع کننده ارائه دهند و در عین حال با آنان رابطه ای صمیمی و حمایت کننده داشته باشند ، نوجوانان نیز استقلال مورد نیاز خود را با سهولت بیشتری کسب می کنند .
ناگفته نماند که عصیان نوجوانان همیشه بازتابی از رفتار والدین نیست ، بلکه می توان ساختار ژنتیکی آن ها را نیز عاملی تعیین کننده به حساب آورد.
همان طور که در مقالات قبل ذکر شد ، نوزادان در همان روزهای اول زندگی از لحاظ خلق و خو تفاوت های بارزی نشان می دهند . گاهی این تفاوت ها تا نوجوانی ، و حتی پس از آن تداوم دارد . خلق و خوی اولیه ی کودکان ، در ماهیت تعارض آن ها در دوران نوجوانی بی تاثیر نیست .
به عبارتی ، خلق و خوی ویژه هر کودک یا نوجوان ، در والدین رفتارهای خاصی را فرا می خواند .
باید اشاره کنیم که رسانه های گروهی ، به ویژه فیلم های سینمایی نیز شدت تعارض میان والدین و فرزندان نوجوان را به شکل های مبالغه آمیزی جلوه می دهند ، این واقعیت ، به نوبه ی خود ، در گسترش شکاف میان والدین و نوجوانان بی تاثیر نبوده است.
نظرات شما عزیزان: